میترسم ساعت را ببینم؛
انگار که با ندیدنم شب، صبح نمیشود.
اصلاً هراسانم که ساعت از چهار، آنطرفتر رفته باشد.
آخر خواب، نعمت فراموششدهٔ این روزهای من است.
محمدباقر قنبری نصرآبادی
ساعت را ندیدم!
۲۸آبان۱۳۹۶
برچسب : نویسنده : 1lahzenevisi6 بازدید : 70